راهنمای جامع دیجیتال مارکتینگ
شاید اینطور به نظر بیاد که امروزه دیگه تقریبا همه به نوعی با فضای آنلاین سر و کار داشته باشن، اما شاید باورتون نشه که باز هم به صورت روزانه داره به تعداد این افراد اضافه میشه! در مارکتینگ همیشه برقراری ارتباط با مخاطب در مکان و زمان درست اهمیت داشته و داره. مارکتینگ مدرن یعنی ملاقات با مشتری در جایی که حضور داره و این مکان در واقع همون اینترنته.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در واقع به مجموعه تلاشهای بازاریابی که با استفاده از یک دستگاه الکترونیکی یا اینترنت صورت میگیره دیجیتال مارکتینگ گفته میشه. کسب و کارها با بهره گیری از کانالهای دیجیتال مثل موتورهای جستجو، شبکه اجتماعی، ایمیل و وب سایتهای دیگه، با مشتریان فعلی و بالقوه خودشون ارتباط برقرار میکنن.
چرا دیجیتال مارکتینگ اهمیت داره؟
دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکنه تا نسبت به روشهای سنتی بازاریابی، به مخاطبین بیشتری دسترسی پیدا کنین. اینطوری میتونین مشتریان بالقوهای که به احتمال زیاد دنبال خرید محصول یا خدماتتون هستن رو هدف گیری کنین.
علاوه بر این، دیجیتال مارکتینگ اغلب اوقات نسبت به تبلیغات سنتی ارزون تره و امکان اندازه گیری بهتر میزان موفقیت رو در دسترس شما قرار میده. در ادامه به چند مزیت مهم دیجیتال مارکتینگ اشاره میکنیم.
1- امکان هدف گیری مشتریان بالقوه با بالاترین احتمال خرید
اگر در تلویزیون، مجله یا بیلبورد تبلیغ کنین، واقعا روی افرادی که قراره اون تبلیغات رو ببینن کنترل زیادی ندارین. البته شما میتونین دموگرافی خاصی رو ارزیابی کنین؛ مثلا مشترکین یک مجله یا دموگرافی محلههای اطراف. اما باز هم تبلیغات شما با هدف گیری دقیق نمایش داده نمیشه.
اما با دیجیتال مارکتینگ، شما میتونین یک مخاطب رو به شکل کاملا مشخص شناسایی و هدف گیری کنید. اینطوری میتونین پیامهای تبلیغاتی خودتون رو شخصی سازی کنین و نرخ تبدیل بالاتری رو شاهد باشین.
مثلا شما میتونین با استفاده از قابلیت هدف گیری در شبکههای اجتماعی، تبلیغات مورد نظرتون در پلتفرمهای مختلف رو فقط به گروه خاصی از مخاطبین نمایش بدین. این مخاطبین میتونن سن، جنسیت، محل سکونت، علایق، شبکه ها یا رفتارهای مشخصی داشته باشن.
همچنین شما میتونین از استراتژیهای PPC (پرداخت به ازای کلیک) و SEO (بهینه سازی برای موتور جستجو) برای نمایش تبلیغات به کاربران علاقهمند به محصول یا خدماتتون یا کلمات کلیدی خاصی رو جستجو کردن استفاده کنین.
در نهایت دیجیتال مارکتینگ این امکان رو به شما میده تا تحقیقات لازم برای شناسایی پرسونای خریدار رو انجام بدین و استراتژی بازاریابی خودتون رو طوری تدوین کنین تا احتمال خرید مشتریان بالقوه تون بیشتر بشه.
از همه بهتر اینکه، دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکنه تا تبلیغاتتون رو به زیرگروههای یک مخاطب هدف بزرگتر هم نشون بدین. اگر محصولات و خدماتتون رو به پرسوناهای خریدار مختلف میفروشین، این ویژگی میتونه خیلی کاربردی باشه.
2- بازاریابی دیجیتال مقرون به صرفهتر از روشهای سنتی
دیجیتال مارکتینگ امکان رصد کردن کمپینها رو میسر میکنه و میتونین کانالهایی که نرخ بازگشت سرمایه مناسبی نداشتن رو خیلی سریع تر شناسایی کنین. این قابلیت در شیوههای سنتی تبلیغات وجود نداره. معمولا مهم نیست بیلبورد چه عملکردی رو ارائه میده، قیمت تبلیغ روی یک بیلبورد ثابته و فارغ از بالا یا پایین بودن نرخ تبدیل، شما باید هزینه اون رو پرداخت کنین.
علاوه بر این، شما با دیجیتال مارکتینگ روی جایی که میخواین هزینه کنین کنترل کامل دارین. شاید قراره به جای کمپینهای PPC روی طراحی نرم افزاری سرمایه گذاری کنین که محتوای جذاب رو برای اینستاگرام تولید کنه. یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه مانور خیلی خوبی میده. اینطوری وقتی یکی از کانالها عملکرد خوبی نداره دیگه روی اون سرمایه گذاری نمیکنین.
دیجیتال مارکتینگ راهکاری مقرون به صرفه هستش و فرصت های منحصر به فردی رو برای کسب بیشترین بازدهی از هزینه انجام شده فراهم میکنه.
مثلا، اگر برای یک کسب و کار کوچک با بودجه محدود کار میکنین، میتونین سرمایه گذاری روی شبکه اجتماعی، بلاگ نویسی یا سئو سرمایه گذاری کنین. این استراتژیها نرخ ROI بالایی رو با سرمایه گذاری کم ارائه میدن.
3- پشت سر گذاشتن بازیگران بزرگ صنعت
معمولا شرکتهای کوچک خیلی سخت میتونن با برندهای بزرگ و اصلی یک صنعت رقابت کنن. خیلی از این برندها میلیونها دلار فقط برای تبلیغات در تلویزیون یا کمپینهایی در سطح کشور هزینه میکنن. اما خوشبختانه با استفاده از راهکارهای استراتژیک دیجیتال مارکتینگ فرصتهای خیلی خوبی برای رقابت و حتی پشت سر گذاشتن این برندها وجود داره.
برای مثال، شما میتونین کلمات کلیدی لانگ تیل مرتبط با محصول یا خدماتتون رو شناسایی کنین و با تولید محتوای با کیفیت، رنک بهتری در موتورهای جستجو به دست بیارین. موتورهای جستجو معمولا خیلی به بزرگی یا کوچکی برند اهمیت نمیدن و در عوض روی کیفیت محتوا و تناسب اون با نیاز مخاطب هدف تمرکز دارن.
علاوه بر این، شبکه احتماعی به شما اجازه میده از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ به مخاطبین جدیدی دسترسی پیدا کنین. معمولا خیلی از مردم برندهای بزرگ رو در شبکه های اجتماعی دنبال نمیکنن، اما اکثر اونها هر روز پیگیر اینفلوئنسرها هستن. شرکتهای کوچک یا متوسط میتونن به این موضوع به چشم یک فرصت عالی نگاه کنن.
4- قابلیت اندازه گیری بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ از نقطه آغاز تا پایان، تمام شاخصهای مورد نیاز رو به شما ارائه میده. این شاخصها شامل بازدیدها، اشتراک گذاریها، مشاهده، کلیکها و زمان سپری شده در هر صفحه میشه. این یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ و یکی از بزرگترین ضعفهای بازاریابی سنتیه!
برخلاف راهکارهای بازاریابی آفلاین و سنتی، دیجیتال مارکتینگ به بازاریابها اجازه میده تا به صورت بیدرنگ نتایج دقیق رو ببینن. اگر در یک روزنامه تبلیغ کرده باشین واقعا نمیتونین بفهمین چه تعداد از افراد تبلیغ شما رو دیدن. حتی خیلی از مواقع نمیتونین تشخیص بدین پربازده ترین روش تبلیغاتیتون کدوم روش بوده!
اما در نقطه مقابل، دیجیتال مارکتینگ نرخ ROI رو به صورت دقیق اندازه گیری میکنه و میتونین بخشهای مختلف راهکارهای بازاریابیتون رو ارزیابی کنین. به مثالهای زیر توجه کنین:
ترافیک وب سایت
در دیجیتال مارکتینگ شما میتونین تعداد دقیق افرادی که از صفحه خانه وب سایتتون بازدید کردن رو ببینین. این کار از طریق گوگل آنالیتیکس قابل انجام هستش. شما میتونین ببینین چه تعداد صفحه بازدید شده، کاربرها از چه دستگاهی استفاده کردن و چه موقعیت مکانی دارن.
با استفاده از این اطلاعات میتونین کانالهای مارکتینگ رو اولویت بندی کنین. مثلا اگر فقط 10 درصد از ترافیک سایتتون از جستجوی ارگانیگ میاد، احتمالا باید روی سئو سرمایه گذاری بیشتری انجام بدین تا افزایش ترافیک وب سایت رو شاهد باشین.
اما در مارکتینگ آفلاین، خیلی سخت میشه فهمید که مردم قبل از تماس با کارشناس فروش، چطور با برندتون تعامل داشتن. اما در دیجیتال مارکتینگ شما میتونین ترندها و الگوهایی که در رفتار افراد وجود داره رو قبل از اینکه به مرحله پایانی در سفر خریدار برسن شناسایی کنین. اینطوری میتونین برای جذب اونها به وب سایت یا کانالهای دیگه، تصمیمات بهتری بگیرین.
کارایی محتوا و تولید سرنخ در دیجیتال مارکتینگ
فرض کنین برای یکی از محصولاتتون یک بروشور طراحی کردین و اون رو برای مشتریانتون فرستادین. از اونجایی که بروشور یک نوع محتوای آفلاین به حساب میاد، امکان اینکه بفهمین دقیقا چه تعدادی از افراد بروشور رو مطالعه کردن وجود نداره.
حالا فرض کنین همین بروشور رو در وب سایتتون ارائه بدین. اینطوری خیلی راحت میتونین ببینین چند نفر از صفحه ای که بروشور در اون قرار گرفته بازدید و یا از طریق فرم مخصوص فایل بروشور رو دانلود کردن. علاوه بر این، با هر بار ثبت نام در فرم و دانلود بروشور، شما در واقع به یک سرنخ با کیفیت هم دسترسی پیدا کردین.
مدلسازی تخصیص در بازاریابی دیجیتال
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر در واقع ترکیبی از ابزارهای مناسب و تکنولوژیهاییه که به شما اجازه میده فرآیند فروش رو از اولین نقطه تماس مشتری با کسب و کارتون ردیابی کنین. به این قابلیت اصطلاحا مدلسازی تخصیص میگن.
مدلسازی تخصیص به شما اجازه میده ترندهایی که در زمینه تحقیق و خرید محصول توسط مشتری وجود داره رو شناسایی کنین، در مورد اولویت دهی به استراتژی مارکتینگ تصمیمات آگاهانه تری بگیرین و اصلاحات لازم در چرخه فروش رو شناسایی کنین.
اتصال نقاط مختلف بین مارکتینگ و فروش خیلی مهمه. شرکتهایی که فروش و مارکتینگ در اونها تا حد زیادی هم سو هستن نرخ رشد سالیانهای در حد 20 درصد دارن. این در حالیه که شرکتهایی که در این زمینه ضعیف عمل میکنن کاهش درآمد 4 درصدی رو تجربه کردن.
اگر بتونین با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال، سفر مشتری در طول چرخه خرید رو بهبود بدین، احتمالا نتایج مثبت اون رو در درآمد نهایی کسب و کارتون مشاهده میکنین.
گستره جغرافیایی وسیعتر
وقتی به صورت آنلاین تبلیغ میکنین، همه افراد فارغ از موقعیت جغرافیاییشون میتونن تبلیغات شما رو ببینن. اینطوری میتونین بازار کسب و کارتون رو گسترش بدین.
شخصی سازی آسان تر دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه میده اطلاعات مشتری رو به گونهای جمع آوری کنین که در بازاریابی سنتی وجود نداره. با هدف گیری علایق افراد و ارائه پیشنهادات متناسب قطعا نتایج بهتری به دست میارین. شما خیلی راحت میتونین چند کمپین برای گروههای هدف مختلف طراحی کنین و از هر کدام نتایج خیلی خوبی رو کسب کنین.
بدون رصد مداوم و خودکار، جمع آوری این اطلاعات ممکن نیست. چند تا تماس تلفنی ضبط شده رو میخواین بررسی کنین؟ چه تعداد پروفایل مشتری رو؟ چطور میخواین بدونین چند نفر از مشتریها بروشوری که فرستادین رو واقعا مطالعه کردن؟
با دیجیتال مارکتینگ تمام این اطلاعات خیلی راحت و سریع در دسترستون قرار داره.
ارتباط بیشتر با مشتری
دیجیتال مارکتینگ امکان برقراری ارتباط با مشتری رو به صورت بی درنگ فراهم میکنه. از اون مهمتر، مشتریان هم امکان برقراری ارتباط با شما رو دارن.
مثلا در استراتژی شبکه اجتماعیتون، مخاطب خیلی راحت و سریع جدیدترین پست شما رو مشاهده میکنه و حتی میتونه کامنت ثبت کنه یا پست رو به اشتراک بگذاره. اینطوری تعداد بیشتری در خصوص محصول یا خدماتتون صحبت میکنن و این باعث افزایش دیده شدن شما میشه.
وقتی سطح تعامل مشتریها زیاد میشه و به کاربران فعال شبکه اجتماعی یک برند تبدیل میشن، احساس تعلق بیشتری به اون برند دارن و در نتیجه وفاداری به برند رو افزایش میده.
تبدیل راحت و آسان با کمک دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ به مشتریانتون اجازه میده تا بعد از دیدن تبلیغات یا محتوای شما اقدام لازم رو انجام بدن. در نتیجه احتمال اینکه با شما تماس بگیرن بالاتر میره. اما با توجه به محدودیت وقت که امروزه اکثر افراد با آن درگیر هستند، بازاریابی سنتی در این زمینه عملکرد چندان خوبی ندارد.
با استفاده از دیجیتال مارکتینگ کاربر میتونه فقط با کلیک روی یک لینک یا ذخیره سازی یک بلاگ پست، در مسیر قیف فروش حرکت میکنه. ممکنه کاربر خیلی سریع خریدی انجام نده، اما ارتباطش رو با شما حفظ میکنه و این شانس رو پیدا میکنین تا تعامل بهتری با کاربر برقرار کنین.
مشکلات رایج که با دیجیتال مارکتینگ حل می شود
برای بهینه سازی استراتژی مارکتینگ، راهکارهای دیجیتال الزامیه. دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کنه تا مخاطبتون رو بشناسین و اطلاعات مهمی رو در خصوص اونها به دست بیارین.
مشکل: برای شروع به اندازه کافی مخاطبم رو نمی شناسم
شناخت مخاطب نیازمند زمانه و اگرچه ممکنه تیم مارکتینگ پرسوناهای مخاطب رو در اختیار داشته باشه، اما مصرف کننده هایی که به صورت فعالانه از فضای آنلاین استفاده می کنن گاهی اوقات رفتاری متفاوت رو نشون میدن.
شما باید برای اهداف متفاوت زبان های مختلفی رو تست کنین و ببینین با توجه به مخاطب و وضعیت اون در چرخه خرید از کدوم یکی از روش های ارتباطی بهترین جواب رو می گیرین. هر چقدر بتونین بیشتر با مخاطبتون هماهنگ بشین، معتبرتر شناخته میشین و اینطوری از رقبای خودتون هم متمایز میشین.
مشکل: کانال ها رو برای SEO بهینه سازی نکردم
فارغ از مکان شما در فرآیند مارکتینگ، خیلی مهمه که بهروش های سئو رو به خوبی بشناسین. علاوه بر بهبود رنک در موتور جستجو، سئو میتونه تست و بهینه سازی کمپین های مارکتینگی شما رو تقویت کنه. اینطوری مطمئن میشین محتوای شما با کیفیت و ارزشمنده و دقیقا همون چیزیه که مشتریان بالقوه تون لازم دارن.
مشکل: استراتژی شبکه اجتماعی ندارم
فارغ از اینکه قراره در چه جایی استراتژی ارگانیک، یک استراتژی شبکه اجتماعی پولی یا ترکیبی از این دو استراتژی رو توسعه بدین، بهره گیری از نوعی بازاریابی شبکه اجتماعی اهمیت داره. شبکه اجتماعی برای برندینگ و درگیر کردن مخاطب عالیه، اما میتونه برای تبلیغات دیجیتال مارکتینگ هم یک کانال مفید باشه.
برای برندتون یک صدا و لحن نیش و یکنواخت پیدا کنین، صبور باشین و با بالا رفتن تعداد فالوئرهاتون، نتایج بهتری از تبلیغات رو شاهد باشین.
مشکل: تیم های مارکتینگم ساختار سیلویی دارن
برای پویایی و چابکی بیشتر باید از ساختار سیلویی فاصله بگیرین. مشتریان شما فقط در کانال حضور ندارن و بنابراین تیم های مارکتینگ شما باید توانایی های لازم رو داشته باشن تا در هر جایی که مشتری حضور داره با اونها تعامل برقرار کنه.
هر شبکه اجتماعی یا کانالی میتونه محل حضور مخاطبینی جدید با انتظاراتی متفاوت باشه. بنابریان، تلاش های مارکتینگی شما هم باید برای هر گروه از مخاطبین کاملا متفاوت باشه. این تفاوت میتونه لحن، تصویرسازی، پیشنهادات و حتی زمان انتشار پست در شبکه اجتماعی رو شامل بشه.
مشکل: فشار از سمت CMO برای گزارش شاخص هایی که به درآمد کمک کنن
دیجیتال مارکتینگ شامل تعداد بسیار زیادی شاخص هستش که هر کدوم میزان اثربخشی تلاش های مارکتینگی رو نشون میدن. اما انتخاب شاخص های مهم و با اولویت بالا باید به دقت انجام بگیره. این شاخص ها باید با توجه به نوع مخاطب و کانالی که فعالیت دارین انتخاب بشن. یادتون باشه با تعیین شاخص ها و اهداف برای هر کانال ارتباطی، CMO شما انتظار بهترین نتایج رو داره.
روش های دیجیتال مارکتینگ
- سئو (Search Engine Optimization)
- بازاریابی محتوا (Content Marketing)
- بازاریابی شبکه اجتماعی (Social Media Marketing)
- پرداخت به ازای کلیک (Pay Per Click)
- بازاریابی پورسانتی (Affiliate Marketing)
- تبلیغات نیتیو (Native Advertising)
- اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
- بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
- روابط عمومی آنلاین (Online PR)
- بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
- محتوای اسپانسر شده (Sponsored Content)
در این بخش به رایج ترین تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ و کانالهای به کارگیری اونها اشاره میکنیم.
سئو (Search Engine Optimization)
سئو فرآیندیه که در اون به منظور دریافت رنک بالاتر در صفحه نتایج موتور جستجو، وب سایتتون رو بهینه میکنین. اینطوری ترافیک ارگانیک یا مجانی وب سایت افزایش پیدا میکنه. کانالهایی که میشه در اونها از سئو استفاده کرد شامل وب سایتها، بلاگها و اینفوگرافیکها میشه.
کارشناس سئو به عنوان یکی از مشاغل بازاریابی، رویکردهای مختلفی رو در نظر میگیره که هر کدوم به شیوه متفاوتی، ترافیک با کیفیتی رو برای وب سایت جذب میکنن. این رویکردها شامل موارد زیر میشه.
سئوی On Page: این نوع سئو بر روی تمام محتوای موجود بر روی صفحه تمرکز داره. با تحقیق کلمات کلیدی از نظر حجم جستجو و معنای اونها، شما میتونین به سوالات بازدیدکننده ها پاسخ بدین و در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) رنک بالاتری بگیرین.
سئوی Off Page: این نوع سئو بر روی تمام فعالیتهایی که خارج از صفحه وب سایت صورت میگیره تمرکز داره. اما چطور فعالیتی که خارج از وب سایت انجام میشه میتونه رو رنک وب سایت تاثیرگذار باشه؟ جواب این پرسش در مفهومی به نام لینکهای ورودی (همان بک لینک) نهفته است.
هر چقدر تعداد انتشار دهندههای لینک یکی از صفحات وب سایتتون بیشتر باشه و با توجه به میزان اعتباری که دارن، میتونین برای کلمات کلیدی مهمتون رنک بالاتری دریافت کنین. با شبکه سازی با وب سایتها و کانال های آنلاین دیگه، نوشتن پستهای مهمان در وب سایت های دیگه و جلب توجه از خارج از وب سایت، میتونین به بک لینک های خوبی دست پیدا کنین که وضعیت وب سایتتون رو در SERP بهبود میده.
سئوی تکنیکال: این رویکرد بر روی ساختار وب سایتتون تمرکز میکنه. وضعیت کدها، فشرده سازی عکسها، دادههای ساخت یافته و بهینه سازی فایل CSS از جمله مواردی هستن که سئوی تکنیکال به دنبال بهبود اونهاست. تمام این تلاشها برای بهبود سرعت لود صفحات وب سایت و عملکرد بهینه انجام میشه.
افزایش سرعت لود وب سایت یکی از فاکتورهای مهم در بهبود رنک هستش که موتورهای جستجویی مثل گوگل حساسیت زیادی به اون دارن.
بازاریابی محتوا در دیجیتال مارکتینگ (Content Marketing)
بازاریابی محتوا به تولید و تبلیغ محتوا برای تولید آگاهی برند، رشد ترافیک، تولید سرنخ و مشتری اشاره داره. کانالهایی رایج در استراتژی بازاریابی محتوا شامل موارد زیر میشن:
بلاگ پستها: نوشتن و انتشار مقالات در بلاگ اصلی شرکت اجازه میده بتونین تخصصتون در صنعت رو نشون بدین و ترافیک ارگانیک برای وب سایتتون جذب کنین. در نهایت این کانال ارتباطی فرصتهای تبدیل بازدیدکننده وب سایت به سرنخهای قابل استفاده توسط تیم فروش رو افزایش میده.
Ebook و وایت پیپرها: کتابهای الکترونیکی، وایت پیپرها و سایر فرم های محتوایی مشابه میتونن در راستای آموزش و آگاهی بخشی به بازدیدکنندههای وب سایت استفاده بشن. با ارائه این نوع محتوا میتونین اطلاعات تماس مخاطب رو دریافت کنین، سرنخهای خوبی برای شرکت تولید و یا افراد رو به شکل بهتری در سفر خریدارشون هدایت کنین.
اینفوگرافیک: بعضی وقتها به دیدن تمایل بیشتری داره تا خوندن. اینفوگرافیکها نوعی محتوای بصری هستن که به بازدیدکننده های وب سایت کمک میکنن درک بهتری نسبت به موضوع ارائه شده پیدا کنن.
بازاریابی شبکه اجتماعی (Social Media Marketing)
در این روش با تبلیغ برند و محتوای شما در کانالهای شبکه اجتماعی، آگاهی برند و نرخ تولید سرنخ افزایش پیدا میکنه و ترافیک به سمت برند شما هدایت میشه. رایج ترین کانالها در بازاریابی شبکه اجتماعی شامل فیسبوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام، اسنپ چت و پینترسنت میشه.
پلتفرمهایی مثل هاب اسپات امکان اتصال به کانال هایی مانند لینکدین و فیسبوک رو میسر میکنن. اینطوری میتونین محتواتون رو به صورت زمان بندی شده منتشر و عملکرد اونها رو مانیتور کنین. یکی دیگه از مزایای این پلتفرمها امکان ادغام پیام های دریافتی از شبکه اجتماعی مختلفه که کار پشتیبانی رو خیلی راحت میکنه.
پرداخت به ازای کلیک در بازاریابی دیجیتال(Pay Per Click)
این روش که با عنوان PPC شناخته میشه با استفاده از یک انتشار دهنده تبلیغ، ترافیک رو به سمت وب سایتتون هدایت میکنه. یکی از رایج ترین روشهای استفاده از PPC گوگل ادز هستش که تبلیغات وب سایتتون رو در صفحه نتایج جستجو نمایش میده. سایر کانالهای به کارگیری PPC شامل موارد زیر میشن:
تبلیغات پولی در فیسبوک: کاربران میتونن با پرداخت هزینه، یک ویدیو، پست تصویری یا اسلایدشوی سفارشی داشته باشن که فیسبوک اونها رو در فید مخاطبین هدف یک برند یا کسب و کار نمایش میده.
کمپینهای تبلیغاتی توییتر: در این کانال امکان نمایش یک سری از پست ها و نشان های پروفایل در فید خبری یک مخاطب وجود داره. این کار با هدف افزایش ترافیک وب سایت، افزایش فالوئرهای توییتر، بهبود تعامل با توییت یا حتی دانلود اپلیکیشن مورد نظر انجام میشه.
پیامهای اسپانسری در لینکدین: کاربران با پرداخت هزینه پیغام هایی رو مستقیما به حساب کاربران هدف در پلتفرم لینکدین ارسال میکنن. این کاربران معمولا در یک صنعت یا سمت شغلی مشخص طبقه بندی میشن.
بازاریابی پورسانتی (Affiliate Marketing)
این یکی از انواع تبلیغات مبتنی بر عملکرد هستش که شما در اون محصولات یا خدمات برند دیگهای رو تبلیغ میکنین و با هر بار نمایش، کلیک یا فروش، مبلغی رو به عنوان پورسانت دریافت میکنین.
تبلیغات نیتیو در دیجیتال مارکتینگ (Native Advertising)
تبلیغات نیتیو به تبلیغاتی اشاره داره که اساسا محتوا محور هستن در کنار محتوای غیر پولی در یک پلتفرم نمایش داده میشن. مثلا پستهای اسپانسری BuzzFeed یک مثال خوبه اما بسیاری از افراد تبلیغات در شبکه اجتماعی رو هم به عنوان تبلیغات نیتیو میشناسن. در این مورد میشه به تبلیغات فیسبوک یا اینستاگرام اشاره کرد.
اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری اشاره میکنه که عملیات مارکتینگ ساده رو به صورت خودکار انجام میده. خیلی از دپارتمانهای مارکتینگ میتونن وظایف تکراری و ساده رو خودکار کنن. از جمله میتونین وظایف زیر رو در نظر بگیرین:
خبرنامه ایمیل: شما با نرم افزار CRM دانا میتونین امکان ارسال خودکار ایمیل به مشترکین خودتونو داشته باشین و لیست مخاطبین رو بر اساس محتوای ایمیل مرتب کنین و اینطوری ایمیلهای شما فقط در اینباکس افرادی که به اون محتوا یا محصول علاقه دارن ارسال میشه.
زمان بندی انتشار پست شبکه اجتماعی: اگر قراره حضورتون در شبکه اجتماعی مستمر باشه باید به طور مرتب پست منتشر کنین. این کار به صورت دستی مقداری سخت میشه اما با ابزار زمان بندی انتشار پست خیلی راحت میتونین محتواهای لازم رو دقیقا در زمان درست منتشر کنین. اینطوری میتونین زمان صرفه جویی شده رو به بهبود استراتژی محتوا اختصاص بدین.
جریانهای کاری تقویت سرنخ: تولید سرنخ و تبدیل اونها به مشتری میتونه فرآیند زمان بری باشه. با ارسال خودکار ایمیلهای اختصاصی برای سرنخها و ارائه محتوای کاربردی مثل دانلود یک کتاب الکترونیکی میتونین بخش زیادی از این فرآیند رو به صورت خودکار انجام بدین.
گزارش دهی و رصد کمپین: کمپینهای بازاریابی میتونه افراد، ایمیلها، محتوا، صفحات وب، تماسهای تلفنی و خیلی چیزهای دیگه رو شامل بشه که معمولا حجم خیلی زیادی از اطلاعات رو در بر میگیره. اتوماسیون بازاریابی به شما کمک میکنه تا همه چیز رو طبقه بندی و عملکرد کمپین رو بر اساس شاخص های مهم ارزیابی کنین.
بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
شرکتها از ایمیل مارکتینگ برای برقراری ارتباط با مخاطبین خودشون استفاده میکنن. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیفات و رویدادها استفاده میشه و افراد مختلف رو مستقیما به وب سایت شرکت هدایت میکنه. انواع ایمیلی که میتونین در کمپین ایمیل مارکتینگ استفاده کنین شامل موارد زیر میشه:
- خبرنامه مشترکین بلاگ
- ایمیلهای پیگیری برای بازدیدکنندههای وب سایت که فایلی رو دانلود کردن
- ایمیلهای خوشامدگویی به مشتری
- پروموشنهای مناسبتی برای اعضای برنامه وفاداری
- ایمیلهای حاوی نکات آموزشی و کاربردی برای تقویت مشتری
روابط عمومی آنلاین در بازاریابی دیجیتال(Online PR)
روابط عمومی آنلاین روشی برای تضمین پوشش دهی آنلاین هستش که با استفاده از نشریات دیجیتال، بلاگها و سایر وب سایتهای محتوا محور انجام میشه. در واقع روابط عمومی آنلاین با نمونه آفلاین و سنتی اون شباهت زیادی داره. کانالهایی که میتونین برای روابط عمومی آنلاین از اونها استفاده کنین شامل موارد زیر میشه:
تماس با خبرنگارها در شبکه اجتماعی: مثلا صحبت با یک ژورنالیست در توییتر رو در نظر بگیرین. اینطوری با استفاده از یک خبرنگار از یک نشریه شناخته شده و معتبر میتونین محتوای خوبی رو تولید کنین که به برندینگ شما کمک میکنه.
نقد و بررسیهای آنلاین: وقتی کسی شرکت شما رو در فضای آنلاین نقد و بررسی میکنه، نباید تلاش کنین تا همیشه تمام بررسیها مثبت باشن. نقد و بررسیهای صادقانه در خصوص شرکت و تعامل شما با رسانههایی که برندتون رو نقد کردن کمک میکنه تا برندتون انسانی تر به نظر برسه و پیامتون به شکل قوی تری به مخاطبین ارسال بشه.
کامنتهای درگیر کننده در وب سایت یا بلاگ شخصی: با افرادی که محتواتون رو مطالعه میکنن تعامل برقرار کنین تا شاهد فرصتهای بسیار عالی برای تبدیل باشین.
بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
در روش بازاریابی درونگرا شما مشتریان رو در مراحل مختلف سفر خریدار، جذب، درگیر و خوشنود میکنین. شما میتونین با استفاده از تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ که بالاتر به اونها اشاره کردیم، یک استراتژی بازاریابی درونگرای جامع طراحی کنین که تجربه مشتری خیلی خوبی رو به مشتری ارائه بده.
در اینجا میتونین مثالهای کلاسیکی از تقابل بازاریابی درونگرا و بازاریابی سنتی رو ببینین:
- بلاگ نویسی در برابر تبلیغات پاپ آپ
- بازاریابی ویدیویی در برابر تبلیغات تجاری
- لیستهای مخاطبین ایمیل در برابر ایمیلهای اسپم
محتوای اسپانسری (Sponsored Content)
با محتوای اسپانسری میتونین با پرداخت هزینه به یک شرکت یا موسسه دیگه، محتوایی رو تولید و تبلیغ کنین که در خصوص برند یا خدمات شما صحبت میکنه. یکی از انواع محتوای اسپانسری، اینفلوئنسر مارکتینگ هستش. در این روش، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خودش حمایت میکنه تا پستها و ویدیوهایی مرتبط با شرکت رو در شبکه اجتماعی منتشر کنه.
یکی دیگه از محتواهایی که قابلیت استفاده داره، بلاگ پست یا مقالهای هستش که در مورد یک موضوع، خدمات یا برند مشخص توضیح میده.
رشد بیشتر با دیجیتال مارکتینگ
تقریبا برای تمام کسب و کارها دیجیتال مارکتینگ باید یکی از نقاط تمرکز اصلی در استراتژی بازاریابی کلی در نظر گرفته بشه. پیش از ظهور تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ، واقعا راه مناسبی برای حفظ ارتباط با مشتری وجود نداشت و هیچ راهکار دیگهای امکان شخصی سازی در این سطح رو ارائه نمیده. هر چقدر از پتانسیل دیجیتال مارکتینگ بیشتر استفاده کنین، شانس رشد بیشتری دارین.
نحوه پیاده سازی دیجیتال مارکتینگ
- تعیین اهداف
- شناسایی مخاطب هدف
- اختصاص بودجه برای هر کانال ارتباطی دیجیتال
- ایجاد تعادل خوب بین استراتژی های پولی و رایگان
- تولید محتوای درگیر کننده و جذاب
- بهینه سازی منابع (محتوا) دیجیتال برای موبایل
- تحقیق کلمات کلیدی
- تکرار مراحل بالا بر اساس اندازه گیریهای انجام شده
1) تعیین اهداف در بازاریابی دیجیتال
برای شروع دیجیتال مارکتینگ خیلی مهمه که اهدافتون رو شناسایی و تعریف کنین. استراتژهای مورد استفاده با توجه به اهدافتون متفاوت هستن. مثلا اگر هدفتون افزایش آگاهی برند باشه، باید دسترسی به مخاطبین جدید از طریق شبکه اجتماعی رو در اولویت قرار بدین.
یا اگر افزایش فروش یک محصول خاص مورد نظرتون باشه، بهتره روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنین. علاوه بر این، میتونین کمپین های PPC رو برای هدایت ترافیک به وب سایت یا صفحه ای خاص در نظر بگیرین.
به هر حال، بعد از مشخص شدن بزرگترین و مهمترین اهداف کسب و کارتون، تعیین یک استراتژی کارآمد برای دیجیتال مارکتینگ خیلی آسون تره.
2) شناسایی مخاطب هدف دیجیتال مارکتینگ
همون طوری که بالاتر اشاره شد، یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ امکان هدف گیری مخاطبین خاص هستش. اما اگر پرسونای مشتری خودتونو رو مشخص نکرده باشین نمیتونین از این مزیت بهره ببرین.
طبیعتا مخاطبین هدف با توجه به کانال ارتباطی یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارین میتونه متفاوت باشه. مثلا اکثر مخاطبین اینستاگرامتون جوان هستن و میم های بامزه و ویدیوهای کوتاه رو دست دارن.
این در حالیه که مخاطبین لینکدینتون افراد حرفه ای تر با رده سنی بالاتر هستن که نکات آموزشی و مشاوره ای برای اونها جذاب تره. محتوایی که برای این دو گروه از مخاطبین تولید می کنین باید متفاوت باشه.
3) اختصاص بودجه برای هر کانال ارتباطی دیجیتال
بودجه ای که تعریف می کنین کاملا به این بستگی داره که قراره از چه المان های دیجیتال مارکتینگی در استراتژیتون استفاده کنین. اگر روی تکنیک های درونگرا مثل سئو، شبکه اجتماعی یا تولید محتوا تمرکز دارین، خوشبختانه بودجه زیادی نیاز ندارین.
بازاریابی درونگرا روی تولید محتوای با کیفیت که مورد نیاز مخاطب باشه تمرکز داره. اگر قرار نیست تولید محتوا رو برون سپاری کنین، تنها هزینه ای که انجام میدین در واقع زمان هستش.
در تکنیک های برونگرا مثل تبلیغات آنلاین یا خرید لیست های ایمیل، بدون شک به بودجه بیشتری نیاز دارین. میزان این بودجه به نتیجه ای که قراره از این تبلیغات دریافت کنین بستگی داره. مثلا اگر از تبلیغات PPC در گوگل ادز استفاده کنین، ممکنه رقبای شما شرکت های بزرگ در اون صنعت باشن که باید با اونها رقابت کنین.
با توجه به شدت رقابت یک کلمه کلیدی، هزینه ای که پرداخت می کنین میتونه مقرون به صرفه یا خیلی زیاد باشه. به همین دلیل توصیه میشه صرفا روی بازاریابی برونگرا تمرکز نکنین و ترافیک ارگانیک به دست بیارین.
4) ایجاد تعادل خوب بین استراتژی های پولی و رایگان
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای موفقیت به هر دو جنبه پولی و رایگان احتیاج داره. مثلا اگر زمان زیادی رو صرف ساختن پرسوناهای خریدار کنین و روی تولید محتوای با کیفیت تمرکز داشته بشین، در کمتر از 6 ماه میتونین نتایج خیلی خوبی رو شاهد باشین، بدون اینکه برای تبلیغات هزینه زیادی کرده باشین.
اما اگر تبلیغات جستجوی پولی رو هم به این استراتژی اضافه کنین میتونین نتایج حتی بهتری رو در زمان کمتری شاهد باشین. در نهایت، اگر روی ترافیک ارگانیک، سئو و شبکه اجتماعی تمرکز کنین، در بلند مدت شانس موفقیت بالایی دارین. با ترکیب روش های پولی و رایگان میتونین پربازده ترین روش رو شناسایی کنین.
5) تولید محتوای درگیر کننده و جذاب در بازاریابی دیجیتال
وقتی مخاطب هدفتون رو به خوبی شناختین و بودجه کافی هم داشتین، وقتشه که برای کانال های ارتباطی مختلف، محتوای مناسب رو تولید کنین. این محتوا میتونه برای شبکه اجتماعی، بلاگ پست ها، تبلیغات PPC، خبرنامه های ایمیل و غیره باشه.
طبیعتا این محتوا باید برای مخاطب هدفتون جذاب و مفید باشه، چرا که هدف اصلی بازاریابی محتوایی افزایش آگاهی برند و نرخ تولید سرنخ هستش.
6) بهینه سازی منابع (محتوا) دیجیتال برای موبایل
یکی دیگر از اجزای دیجیتال مارکتینگ، موبایل مارکتینگه. در واقع 69 درصد از زمان صرف شده برای مشاهده محتوای دیجیتالی در آمریکا به استفاده از گوشی های هوشمند اختصاص داره. این در حالیه که سهم پلتفرم های دسکتاپ حتی از نصف این عدد هم کمتره! جالب تر اینکه آمریکا در مقایسه با کشورهای دیگه کمتر به موبایل اهمیت داده.
این یعنی باید تمام تبلیغات دیجیتالی، صفحات وب، تصاویر شبکه اجتماعی یا هر محتوای دیگه ای رو برای دستگاه های موبایل هم بهینه سازی کنین. اگر شرکت شما یک اپلیکیشن موبایل اختصاصی داشته باشه میتونه امکان خرید یا مشاهده محصولات را به شیوه آسون تری در دسترس مخاطبین قرار بده.
اما باید مطمئن باشین که تجربه مشتری در اپلیکیشن ضعیف تر از وب سایت اصلی نباشه. حتما طراحی وب سایتتون به صورت ریسپانسیو انجام شده باشه تا به خوبی در دستگاه های موبایل با نمایشگرهای مختلف قابل استفاده باشه.
حتی هنگام انتخاب یا طراحی عکس برای محتوای شبکه اجتماعیتون باید به محدودیت های نمایشگر دستگاه های موبایل توجه داشته باشین. بهینه سازی محتوا برای کاربران موبایل روش های مختلفی داره و وقتی از اونها در استراتژی دیجیتال مارکتینگ خودتون استفاده کنین، میتونین همون تجربه با کیفیت رو برای کاربران به ارمغان بیارید.
7) تحقیق کلمات کلیدی در دیجیتال مارکتینگ
در واقع دیجیتال مارکتینگ یعنی دسترسی پیدا کردن به مخاطبین هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده. این موضوع بدون تحقیق کلمه کلیدی نمیتونه اتفاق بیفته. تحقیق کلمه کلیدی یکی برای بهینه سازی وب سایت و محتوا حیاتیه و به افراد اجازه میده شما رو از طریق موتورهای جستجو پیدا کنن.
علاوه بر این، تحقیق کلمه کلیدی شبکه اجتماعی هم میتونه برای بازاریابی محصولات یا خدماتتون در کانال های مختلف مناسب باشه. حتی اگر از یک استراتژیست سئو تمام وقت بهره نمی برین، باز هم نباید تحقیق کلمه کلیدی رو نادیده بگیرین.
سعی کنین کلمات کلیدی پیرامون محصول یا خدماتتون که عملکرد بالایی دارن رو شناسایی کنین. همچنین کلمات کلیدی دنباله دار یا لانگ تیل ها هم میتونن فرصت های رقابت خیلی خوبی را در اختیارتون قرار بدن.
8) تکرار مراحل بالا بر اساس اندازه گیری های انجام شده
در نهایت برای ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر و بلند مدت، باید نتایج به دست اومده رو تحلیل کنین. فرض کنید بعد از چند ماه متوجه شدین مخاطبتون اونقدری که باید به محتوای شما در اینستاگرام علاقه مند نیست اما از محتوای توییترتون استقبال می کنه. اینطوری میتونین استراتژی کانال ارتباطی اینستاگرام رو تغییر بدین.
یا زمانی که متوجه می شوید یکی از صفحات وب ساییتون ترافیک مناسبی جذب نمی کنه، میتونین اون محتوا یا طراحی اون صفحه رو به روزرسانی کنین و یا حتی اون صفحه رو از دید کاربران و موتورهای جستجو پنهان کنین. اینطوری مطمئن میشین که بازدیدکننده ها به جدیدترین و با کیفیت ترین محتواها دسترسی دارن.
دیجیتال مارکتینگ برای رشد فرصت های فوق العاده ای رو در اختیار کسب و کارها قرار میده اما این به شما بستگی داره که از اونها استفاده کنین یا نه!
سوالات متداول
به تمام راهکارهای که به صورت دیجیتالی و در فضای اینترنت برای جذب مخاطب بیشتر، تبلیغ برند یا محصول، تولید سرنخ، افزایش نرخ تبدیل یا افزایش درآمد انجام میشه دیجیتال مارکتینگ میگن.
دیجیتال مارکتینگ تکنیک های زیادی رو در بر می گیره که بعضی از اونها رایگان و بعضی دیگه نیازمند هزینه هستن. تبلیغات کلیکی، بازاریابی محتوایی، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی شبکه اجتماعی و خیلی موارد دیگه در این حوزه قرار می گیرن.
در دیجیتال مارکتینگ با شناسایی مخاطب هدف، تعیین بودجه، ساخت استراتژی مناسب و استفاده بهینه از کانالهای ارتباطی دیجیتال مثل شبکه اجتماعی، میتونین حداکثر بازدهی رو از نظر جذب ترافیک، مشتری و برندینگ به دست بیارین که در روشهای سنتی امکان پذیر نیست.