7 قدم برای ایجاد استراتژی بازاریابی در سال 2024

ایجاد یک استراتژی بازاریابی برای پرورش موثر مشتریان، بهبود نتیجه کسب و کار و افزایش بازگشت سرمایه (ROI) تلاش های شما ضروری هستش.

اگر میخواین از روندهایی با بالاترین بازگشت سرم ایه برای سال 2023 استفاده کنین، استراتژی مارکتینگ خیلی مهمه؛ ویدیوی کوتاه، اینفلوئنسر مارکتینگ و شبکه های اجتماعی محبوب.
برای اینکه نتایج خیلی خوبی رو به دست بیارین، باید هم گرایش های نوظهور و هم استراتژی های اثبات شده رو با دقت در برنامه خودتون لحاظ کنین.

در این مطلب به اجزای حیاتی یک استراتژی بازاریابی کامل در سال 2023 اشاره می کنیم و چند مثال رو برای الهام گرفتن بیشتر بیان می کنیم.

استراتژی مارکتینگ یک برنامه دقیق و ساختار یافته از تلاش های تبلیغاتی یک شرکت در طیف گسترده ای از پلتفرم ها و کانال ها هستش. یک استراتژی بازاریابی معمولا اهداف، پروفایل های مخاطب هدف، مراحل تولید محتوا، شاخص های کلیدی عملکرد و سایر مولفه ها رو شامل میشه.

یک استراتژی بازاریابی:

• تیم خودتون رو با اهداف خاص هماهنگ کنین.
• به شما کمک می کنه تا تلاش های شما با اهداف تجاری تون متناسب باشه.
• این امکان رو به شما میده تا چیزی که با مخاطب هدف تون هماهنگ تره رو شناسایی و آزمایش کنین.
• این قدرت رو به شما میده تا روی روندهای نوظهور سرمایه گذاری کنین.

در سال 2023، مورد آخر از اهمیت ویژه ای برخوردار هستش. دنبال کردن روندهای بازارایابی برای استراتژی شما مهمه و میتونه یک کار زمان بر و تمام وقت به حساب بیاد. چرا؟

چون فقط در یک سال، ما افزایش توجه به سمت محتوای ویدیویی کوتاه رو شاهد بودیم؛ و ظهور و سقوط پلتفرم های جدید مثل متا و تاثیر مداوم همه گیری جهانی کرونا.
به طور خلاصه، چیزی که در گذشته برای استراتژی بازاریابی شما کارآمد بود، ممکنه امروز عملکرد خوبی نداشته باشه. برای موفقیت در دنیای پرشتاب بازاریابی و حفظ ارتباط موثر با مخاطبان تان، خیلی مهمه که از منحنی تغییرات جلوتر باشین.
برای کمک به کاهش بعضی از این عدم قطعیت ها، در این مطلب قدم های لازم برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی همه جانبه و کارآمد رو بررسی می کنیم. اما اول اجازه بدین به اجزای مستقلی که یک استراتژی مارکتینگ قوی رو تشکیل میدن اشاره کنیم.

 

اجزای استراتژی بازاریابی

 

 

• میکس بازاریابی (چهار P بازاریابی)
• اهداف بازایابی
• بودجه بازاریابی
• تحلیل رقابتی
• بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی
• تولید محتوا (از جمله محتوای پرطرفدار)
• معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد

 

میکس بازاریابی

میکس بازاریابی، که با عنوان چهار P بازاریابی (برگرفته از سرواژگان Product، Price، Place و Promotion) شناخته میشه، سند اولیه ای هستش که باید ایجاد بشه تا بهفمین چه چیزی رو در کجا و چطور قراره بازاریابی کنین. Pهای این چارچوب شامل موارد زیر هستن:

• محصول (Product): چه چیزی رو میفروشین؟
• قیمت (Price): قیمت چقدره؟
• مکان (Place): محصول رو کجا میفروشین؟
• تبلیغات (Promotion): کجا محصول رو تبلیغ می کنین؟

 

 

بعدش میتونین این اطلاعات رو در یک برنامه بازاریابی کامل برای هر کانال تبلیغاتی تعمیم بدین. مهمه که اطلاعات رو به صورت کلی ارائه بدین تا مسیر کلی استراتژی بازاریابی خودتون رو بهتر درک کنین.

 

 

اهداف بازاریابی

میتونین اهداف بازاریابی خودتون رو در ارتباط با چهار P یا بلافاصله بعد از اون تنظیم کنین. در هر صورت، باید اهداف بازاریابی خودتون رو قبل از ایجاد استراتژی مشخص کنین. چرا که اهداف شما باعث آگاهی بیشتر سایر اجزای برنامه از جمله بودجه و فرآیند تولید محتوا میشه.

با هر هدفی باید تا حد امکان خاص برخورد کنین. سعی کنین اهداف بازاریابی هوشمند رو به تفکیک کانال یا تکنیک های تبلیغاتی ایجاد کنین.

یادتون نره که همیشه میتونین برگردین و با تغییر اولویت ها، اهداف تون رو اصلاح کنین.

 

بودجه بازاریابی

بودجه بازاریابی یک عنصر اساسی از استراتژی شما به حساب میاد. بدون اختصاص بودجه برای استخدام استعدادهای مناسب، استفاده از نرم افزار مناسب، تبلیغات در کانال های مناسب و ایجاد محتوای مناسب، استراتژی مارکتینگ شما نمیتونه تاثیر قدرتمندی داشته باشه.

برای به دست آوردن بازدهی بالا، اول باید سرمایه گذاری کنین.

یادتون باشه که همیشه میتونین از کارهای کوچک شروع کنین؛ بودجه خودتون رو به طور ویژه روی یک یا دو تلاش متمرکز کنین و بعد از ایجاد ROI، بستر مناسب رو روی اونها ایجاد کنین.

 

تحلیل رقابتی

موقع ایجاد استراتژی بازاریابی، شناخت رقباتون بسیار کلیدی است. در غیر این صورت، تلاش های شما بی ثمره و قابل اندازه گیری نیستن. علاوه بر این، هیچوقت نمیتونین متوجه بشین که آیا به اندازه کافی از رقبای خودتون متمایز شدین و به طور موثر توجه مخاطب مورد نظر خودتون جلب می کنین یا نه.

ممکنه قبلا تصویری از اینکه رقبای شما چه کسانی هستن داشته باشین اما بازم ضروریه که اونها رو بررسی کنین. ممکنه در نهایت یک رقیب غافلگیرکننده رو پیدا کنین که برای جلب توجه و تعامل با خریدار هدف شما در حال تلاش هستش.

 

بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی

بخش بندی بازار، هدف گذاری و موقعیت یابی (STP) به فرآیند ارائه (پیام های مرتبط تر و شخصی شده تر به مخاطبان هدف) اشاره داره. به عبارت دیگه، به جای انتشار پست ها و تبلیغات بدون هدف، یک فرآیند روشمند رو برای ایجاد محتوایی که با خریدار هدف شما هماهنگ و متناسب باشه رو طی می کنین.

در طول فرآیند بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی، سه مرحله رو طی می کنین:

مخاطب هدف خودتون رو شناسایی کنین. این فرآیند نه تنها مستلزم مصاحبه با مشتریان فعلی شما، بلکه انجام تحقیقات بازار و ایجاد شخصیت های خریدار هستش.

بخشی از مخاطبان هدف خودتون رو هدف قرار بدین. بهتره با گروه محدودی از خریدارانی که خیلی واجد شرایط هستن صحبت کنین تا اینکه پیام تون رو برای همه ارسال کنین.

برند خودتون رو با برندهای دیگه مقایسه کنین. چه کاری رو بهتر از رقبای خودتون انجام میدین؟ موقع ایجاد یک استراتژی بازاریابی، ترسیم این اطلاعات ضروری به حساب میاد.

 

تولید محتوا

وقتی که بودجه، چشم انداز رقابتی و اطلاعات STP خودتون رو به دست آوردین، حالا وقتش رسیده که مهم ترین گام یعنی “تولید محتوا” رو انجام بدین. اما انجام این کار حتما باید به صورت استراتژیک انجام بشه.

اول از همه، شما نمیخواین محتوایی منتشر کنین که با مشتری تناسبی نداره.

دوم اینکه باید روی روندهای نوظهور، سرمایه گذاری کنین تا برند شما از قابلیت دیده شدن بالایی در بازار برخوردار باشه.

رقابت در تمام فرمت ها شدید هستش. بر اساس تحقیقات هاب اسپات، نیمی از بازاریابان از ویدیوها استفاده می کنن؛ 47 درصد از تصاویر استفاده می کنن و 33 درصد هم از مقالات وبلاگ، اینفوگرافیک ها (30 درصد) و پادکست ها یا سایر محتوای صوتی (28 درصد) رو ارسال می کنن. در بین تمامی موارد ذکر شده، ویدیو بالاترین ROI رو ارائه میده.

اینکه روی گرایش هایی با نرخ بازگشت بالاتر مثل ویدیوهای کوتاه، اینفلوئنسر مارکتینگ و پیام های خصوصی در شبکه های اجتماعی سرمایه گذاری کنین یک امر ضروری محسوب میشه.

البته این به معنی کنار گذاشتن وبلاگ نویسی به عنوان یکی از اثبات شده ترین تکنیک های بازاریابی محتوا، نیست. مهمه که بدونین بیشترین منابع رو کجا اختصاص بدین، به خصوص اگر بودجه محدودی داشته باشین.

 

معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد

آخرین مورد که اصلا کم اهمیت نیست اینه که استراتژی بازاریابی شما باید شامل معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) باشه تا متوجه بشین استراتژی های شما در عمل چقدر خوب کار می کنن.

KPIهایی که انتخاب می کنین بسته به نوع کسب و کار شما و کانال های جذب مشتری ترجیحی تون، متفاوت هستش.

نمونه هایی از KPIها رو میتونین در زیر ببینین:

• هزینه جذب مشتری (CAC)
• ترافیک ارگانیک
• نرخ تبدیل
• سرنخ های واجد شرایط بازاریابی (MQL)

حالا اجازه بدین ببینم که چرا پیروی از مراحل یک استراتژی بازاریابی مهم هستش.

 

اهمیت مراحل استراتژی مارکتینگ مشتری محور

یک استراتژی بازاریابی قوی به مخاطبان هدف تون دسترسی پیدا می کنه. این مخاطبان افرادی که تا حالا اسم برندتون رو نشنیدن تا مشتریان وفادار رو شامل میشه. بدون استراتژی تعریف شده، شما اساسا تیری در تاریکی رها می کنین که به قیمت هزینه، زمان و منابع شما تموم میشه.

هفت مرحله کلیدی برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موفق وجود داره؛ برنامه بازاریابی خودتون رو بسازین، شخصیت های خریدار خودتون رو ایجاد کنین، اهداف تون رو شناسایی کنین، ابزارها رو انتخاب و منابع موجود خودتون رو بررسی کنین.

کمپین های رسانه ای رو ارزیابی و برنامه ریزی کنین و در نهایت استراتژی خودتون رو اجرا کنین.

در بخش بعدی به جزئیات هر مرحله می پردازیم.

*** برای اینکه بتونین استراتژی فروش عالی طراحی کنید، وارد صفحه استراتژی فروش ما شوید ***

 

 

7 مرحله از یک فرآیند استراتژی بازاریابی

 

 

1. یک پلن بازاریابی بسازین
2. پرسونای خریدار بسازین
3. اهداف رو شناسایی کنین
4. ابزار مناسب رو انتخاب کنین
5. رسانه خودتون رو مجددا بررسی کنین
6. ارزیابی و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای
7. پلن رو به ثمر برسونین

 

1) یک پلن بازاریابی بسازین

واقعا مجبورم برای استراتژی خودم برنامه ریزی ایجاد کنم؟ چه فرقی می کنه؟

استراتژی بازاریابی شما یک نمای کلی از دلایلی رو ارائه میده که چرا تیم بازاریابی شما به منابع خاصی نیاز داره، اقدامات خاصی رو انجام میده و اهداف خاصی رو در طول سال تعیین می کنه. برنامه بازاریابی شما اقدامات خاصی هستش که برای دستیابی به اون استراتژی قراره انجام بدین.

داشتن یک الگو یا قالب مناسب میتونه به شما کمک کنه تا برنامه بازاریابی ایجاد شده بودجه سالیانه، ابتکاراتی که سازمان بازاریابی شما رو به چالش می کشه و کانال های بازاریابی که برای اجرای اون طرح ها استفاده می کنین رو مشخص کنه.

علاوه بر این، همه چیز رو به ساختار اصلی کسب و کارتون پیوند میده تا بتونین با اهداف کلی شرکت هماهنگ بمونین.

 

2) پرسونای خریدار بسازین

 

 

اگر نمیتونین در یک جمله تعریف کنین که مخاطب شما چه کسی هستش، حالا فرصت مناسبی برای انجام این کار فراهم شده. شخصیت خریدار تصویری از مشتری ایده آل شما به حساب میاد.

مثلا فروشگاهی مثل Macy’s میتونه شخصیت خریدار رو به عنوان یک خانم 30 ساله شیک پوش در طبقه متوسط که تمایل به خرید پوشاک و اکسسوری هایی با قیمت مناسب داره، تعریف کنه. با تعریف این شخصیت، بخش بازاریابی شرکت میتونه نیازهای این خانم رو در نظر بگیره و با ذهنیت بهتری کار کنه.

شخصیت های خریدار دارای اطلاعات جمعیت شناسی و روان شناختی مهمی مثل سن، عنوان شغلی، درآمد، مکان، علایق و چالش ها هستن. توجه کنین که در پرسونای خریدار تمامی این ویژگی ها توصیف میشه.

شما مجبور نیستین شخصیت خریدارتون رو با قلم و کاغذ ایجاد کنین. قالب های آماده ای وجود داره که به راحتی میتونین از اونها کمک بگیرین.

شخصیت های خریدار باید هسته اصلی ساخت استراتژی بازاریابی شما باشن.

 

3) اهداف رو شناسایی کنین

اهداف استراتژی بازاریابی شما باید منعکس کننده اهداف تجاری شما باشن. مثلا اگر یکی از اهداف تجاری شما اینه که در بازه زمانی 3 ماهه 300 نفر در کنفرانس سالانه شما شرکت کنن، هدف تون به عنوان یک بازاریاب باید در راستای افزایش 10 درصدی ثبت نام در پایان هر ماه باشه.

سایر اهداف بازاریابی ممکنه افزایش آگاهی از برند یا تولید سرنخ های با کیفیت باشه. همچنین ممکنه قصد داشته باشین رهبری فکری رو در صنعت خودتون رشد بدین یا حفظ کنین یا ارزش طول عمر مشتری رو افزایش بدین.

هر اهدافی که در ذهن دارین رو دقیقا مشخص کنین و ببینین سازمان بازاریابی شما برای رسیدن به اونها در سال آینده چطور باید تلاش کنه.

 

4) ابزار مناسب رو انتخاب کنین

وقتی که اهداف تون رو مشخص کردین باید مطمئن بشین که ابزار مناسبی رو برای سنجش موفقیت اون اهداف در اختیار دارین.

نرم افزارهای آنلاین مانند ابزار برنامه ریزهای شبکه های اجتماعی، تجزیه و تحلیل هایی رو در اختیارتون قرار میدن که تا مواردی که مخاطبان تون دوست ندارن یا نمیخوان رو پیگیری کنین.

از طرف دیگه، ممکنه گوگل آنالیتیکس رو برای اندازه گیری عملکرد وبلاگ و صفحه وب در نظر بگیرین. علاوه بر این، اهداف تون رو SMART کنین.

در این بخش چند ابزار رو معرفی کردیم که میتونه در پیگیری و اندازه گیری موفقیت اهداف بازاریابی تون به شما کمک کنه:

 

Marketing Hub هاب اسپات

 

هاب بازاریابی این امکان رو به شما میده تا همه ابزارهای بازاریابی خودتون رو در یک پلتفرم متمرکز در اختیار داشته باشین.

اغلب اوقات با ابزاری قدرتمند مواجه میشین که استفاده از اون خیلی آسون نیست. اما با مارکتینگ هاب میتونین با وبلاگ، سئو و ابزارهای چت زنده کاربران رو جذب کنین.

بعدش میتونین طریق اتوماسیون بازاریابی، سازنده لندینگ پیج و ویژگی های ردیابی لیدها ، سرنخ ها را پرورش بدین یا تبدیل کنین.

با قابلیت گزارش گیری سفارشی و تجزیه و تحلیل داخلی، میتونین داده های خودتون رو تجزیه و تحلیل و حرکت بعدی خودتون رو برنامه ریزی کنین. به علاوه، Marketing Hub هاب اسپات قابلیت ادغام شدن با بیش از 500 ابزار رو ارائه میده.

 

Trello

 

 

ترلو تیم بازاریابی شما رو در مسیر خودش نگه میداره و امکان تعامل پیرامون پروژه هایی که تیم در حال کار روی اونها هستش رو فراهم می کنه.

تابلوهایی برای کمپین های مستقل، تقویم های سردبیری یا اهداف فصلی رو به راحتی میتونین با این ابزار ایجاد کنین.

 

TrueNorth

 

 

TrueNorth یک پلتفرم مدیریت بازاریابیه که برای کمک به شما در رسیدن به اهداف بازاریابی خودتون ساخته شده.

ترونورث که به طور خاص برای تیم های بازاریابی ساخته شده، استراتژی بازاریابی شما رو به پیش بینی بصری رشد شما تبدیل می کنه که برای ایجاد مایلستون های ماهانه استفاده میشه و کمک تون می کنه در مسیر خودتون بمونین.

یکی از مزایای کلیدی TrueNorth اینه که تمام ایده ها، کمپین ها و نتایج شما رو در یک مکان متمرکز می کنه و همه چیز رو به هدف شما گره می زنه.

 

Monday

 

 

همه چیز در ماندی با یک تابلو یا میز بصری شروع میشه. گردش کار رو برای تیم خودتون ایجاد و سفارشی کنین و گروه ها، آیتم ها، آیتم های فرعی و به روزرسانی ها رو به صورت در لحظه همگام سازی کنین.

همچنین میتونین داده های استخراج شده از جدول زمانی و نماهای گانت رو برای ردیابی پروژه های خودتون در سایت Monday.com تغییر بدین و از رعایت ضرب الاجل ها مطمئن بشین.

علاوه بر این، با بیش از 40 ادغام، از SurveyMonky گرفته تا Mialchimp و البته هاب اسپات؛ میتونین داده های خودتون رو تجسم کنین و مطمئن بشین که همکاری در تمام قسمت های شرکت تون اتفاق میفته.

 

SEMrush

 

 

سئو هنوز هم عامل مهمی در رتبه بندی موفق وب سایت شما هستش.

سمراش این امکان رو به شما میده که یک ارزیابی فنی سئو، ردیابی رتبه بندی روزانه، تجزیه و تحلیل استراتژی سئوی رقیب، تحقیق در مورد میلیون ها کلمه کلیدی و حتی ایده یابی برای کسب ترافیک ارگانیک بیشتر انجام بدین.

 

Buzzsumo

 

 

بازسامو این امکان رو به شما میده تا داده ها رو برای تقویت و رهبری استراتژی مارکتینگ خودتون تجزیه و تحلیل کنین؛ همه این کارها رو همزمان با بررسی محتوای با عملکرد بالا در صنعت تون قابل انجام هستش.

از این پلترم برای شناسایی اینفلوئنسرهایی که ممکنه به برندتون کمک کنن تا دسترس پذیری بیشتری داشته باشه، استفاده کنین. روندها رو پیدا کنین تا از هر حرکت خودتون بیشترین بهره رو ببرین.

با تکامل نیازهای شما، میتونین از ابزارهای مدیریت بحران و بازاریابی ویدیویی Buzzsumo هم استفاده کنین.

 

Crazy Egg

 

 

آیا در سال جاری لازمه که وب سایت خودتون رو بهینه سازی کنین؟ اگر اینطوره پس Crazy Egg رو در نظر بگیرین.

شما میتونین نقاط توجه رو در صفحات محصول تون شناسایی کنین، ترافیک کمپین تبلیغاتی رو در سایت خودتون ردیابی کنین و متوجه بشین که آیا خریداران روی جایی که شما میخواین کلیک می کنین یا نه.

حتی میتونین مطمئن بشین که دکمه های CTA خرید در بهترین مکان قرار دارن. Crazy Egg همچنین قابلیت ضبط، تست A/B و موارد دیگه رو ارائه میده تا مطمئن بشین وب سایت تون بهترین تجربه کاربری رو ارائه میده.

 

5) رسانه خودتون رو مجددا بررسی کنین

ببینین چه ابزارها و توانمندی هایی دارین که میتونه به شما در ایجاد استراتژی کمک کنه. برای ساده سازی این فرآیند، دارایی های خودتون رو به سه دسته تقسیم کنین؛ رسانه های پولی، مالکیتی و اکتسابی.

 

 

1.  رسانه های پولی: رسانه پولی به معنای هر کانالی هستش که برای جذب مخاطبان هدف خودتون پول خرج می کنین. این شامل کانال های آفلاین مثل تلویزیون، جستجوی پولی، پست مستقیم و بیلبورد تا کانال های آنلاین مثل شبکه های اجتماعی و وب سایت ها میشه.
2. رسانه مالکیتی: به هر یک از رسانه هایی هست که تیم بازاریابی شما باید ایجاد کنه؛ تصاویر، فیلم ها، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی، اینفوگرافیک ها و غیره.
3. رسانه های اکتسابی: این رسانه ها راه دیگه ای برای بیان محتوای تولید شده توسط کاربر هستش. اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، توییت های مربوط به کسب و کار شما و عکس های ارسال شده در اینستاگرام با ذکر نام تجاری شما، همگی نمونه هایی از رسانه های اکتسابی هستن.

مطالب خودتون رو در هر نوع رسانه جمع آوری و اونها رو در یک مکان ادغام کنین تا دید روشنی از اون چه در اختیار دارین به دست بیارین. اینطوری میتونین بفهمین چطور میتونین با ادغام اونها به نتیجه حداکثری رو از استراتژی خودتون دریافت کنین.

مثلا اگر در حال حاضر محتوای هفتگی در رسانه مالکیتی شما در وبلاگ منتشر میشه، ممکنه در نظر داشته باشین که پست های وبلاگ خودتون رو در توییتر (رسانه پولی) تبلیغ کنین تا مشتریان تون اونها رو مجددا توییت کنن (رسانه های اکتسابی). در نهایت، این کار به شما کمک می کنه تا یک استراتژی بازاریابی بهتر و جامع تر ایجاد کنین.

اگر منابعی دارین که با اهداف شما مطابقت ندارن اونها رو حذف کنین. برای پاکسازی و شناسایی شکاف در دارایی هاتون، این بهترین فرصت به حساب میاد.

 

 

6) ارزیابی و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای

برای پاکسازی باید تصمیم بگیرین که کدوم محتوا به شما کمک می کنه. روی اهداف رسانه مالکیتی و بازاریابی خودتون تمرکز کنین. مثلا ببینین آیا به روزرسانی CTAها در پایان پست های وبلاگ به شما کمک می کنه تا RSVPها رو برای رویدادی که مدنظر دارین افزایش بدین؟

در مرحله بعدی، به پرسوناهای خریدار خودتون نگاه کنین. فرض کنین برای یک شرکت نرم افزاری تدوین ویدیو کار می کنین. اگر یکی از چالش های پرسونای شما اضافه کردن جلوه های صوتی تمیز به ویدیوهای شان باشه، اما محتوایی ندارین که این موضوع رو منعکس کنه، یک ویدیوی نمایشی 15 ثانیه ای برای اینستاگرام بسازین تا نشون بدین محصول شما چقدر در حل این چالش عالی هستش.

در نهایت یک برنامه تولید محتوا ایجاد کنین. این طرح باید شامل خوشه های موضوعی، اهداف، قالب و کانال برای هر تکه از محتوا باشه. مطمئن بشین به چالشی که محتوا قراره برای شخصیت خریدار شما حل کنه اشاره کرده باشین.

 

7) پلن رو به ثمر برسونین

در این مرحله، تحقیقات و برنامه ریزی بازار شما باید به شما کمک کنه تا تصور کنین استراتژی شما چطور و توسط کدوم تیم ها اجرا میشه.

قدم آخر اینه که همه مراحل رو در کنار هم قرار بدین و اقداماتی رو به برنامه های خودتون اختصاص بدین. سندی ایجاد کنین که مراحلی رو که برای اجرای کمپین خودتون باید انجام بدین رو ترسیم کنه. به عبارت دیگه، استراتژی خودتون رو مشخص کنین.

برای درک بهتر موضوع اجازه بدین به شرکت نرم افزار تدوین ویدیو برگردیم.

شاید قراره در ماه مهر، به روزرسانی نرم افزاری رو ارائه بدین که فرآیند خروجی گرفتن (Export) رو بهبود میده. در ماه آذر، شما میخواین کتاب الکترونیکی منتشر کنین که شرایط ویرایش رو برای شخصیت های خریدارتون توضیح میده و در ماه بهمن قصد دارین یک قابلیت ادغام با نرم افزارهای دیگه رو راه اندازی کنین.

یادتون باشه که استراتژی دیجیتال شما منحصر به کسب و کار خودتونه؛ بنابراین، سند هم باید به همین صورت اختصاصی باشه. تا زمانی که استراتژی جزئیاتی که در این مقاله به اونها اشاره کردیم رو شامل باشه، در مسیر درستی قرار دارین.

 

سوالات متداول

 

1. اجزای استراتژی بازاریابی چیست؟
   میکس بازاریابی (چهار P بازاریابی) – اهداف بازایابی بودجه بازاریابی – تحلیل رقابتی – بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی – تولید محتوا (از جمله محتوای پرطرفدار) – معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد
2. میکس بازاریابی چیست؟
   میکس بازاریابی، که با عنوان چهار P بازاریابی (برگرفته از سرواژگان Product، Price، Place و Promotion) شناخته میشه، سند اولیه ای هستش که باید ایجاد بشه تا بهفمین چه چیزی رو در کجا و چطور قراره بازاریابی کنین.